طنز و ایران


طنز و ایران

طنز و ایران


مردی که خیال می کرد دانشمند است و ملانصرالدین

مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد

و گفت:خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم.

ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟
دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟
ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: masoodpm011 | تاريخ: پنج شنبه 16 تير 1390برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |